همیشه باران یاد آور خاطرات من وتوست…
یادت می آید که چه بی تا ب شا نه به شا نه ی هم
ا ز خم کوچه گذر می کردیم ؟
تو از شقایق می گفتی و آزادی شا پر ک
من ، غرق در تو، خا موش چو خا کستر
وثا نیه ها موج وار جای خود را به هم می سپردند
و تمام تلاش تو پی این ثانیه ها
پر کردن خلوت من بود
ولی……!!!!